همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

روابط بین خواهر و برادرها

فرزندان یک خانواده، با وجود آن که پدر و مادر مشترک و محیط پرورشی یکسانی دارند باز هم به دلیل ویژگیهای گوناگونشان، رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. یکی از این ویژگیها، ترتیب تولد آنهاست که از هر یک، کودکی منحصر به فرد و متمایز از دیگری میسازد. به طور معمول، بزرگترین فرزند، جایگاهی خاص در خانواده دارد. او ممکن است معتمد به نفستر و جدیتر از سایر کودکان باشد و تمایل بیشتری برای رهبری کردن و هدایت فرزندان خانواده از خود نشان دهند. کوچکترین فرزند خانواده نیز میتواند در عین آن که خلاقتر، شوخ طبعتر و یا سرکشتر از سایرین باشد، میتواند خلق و خو و شخصیتی حساستر و عاطفیتر نیز داشته باشد. در این بین، فرزند وسطی، اغلب جایگاهی غیر شفاف نسبت به سایر کودکان در خانواده دارد. اینان ممکن است احساس کنند که نادیده گرفته میشوند و همواره برای جلب توجه دیگران، باید دست به رقابت با سایر بچهها بزنند.

فرزند وسطی، ممکن است اغلب زندگی را ”غیر منصفانه“ بداند و این مفهوم را با واژگان خاص خود به والدینش تذکر دهد. البته برخی از آنها نیز، از این که فرزند وسط هستند راضیاند، زیرا کمتر به آنها توجه میشود و میتوانند به جمع دوستان و همسن و سالانشان بپیوندند. این گروه سعی دارند با تلاش بیشتری دیگران را بشناسند و با آنها ارتباط نزدیکتری برقرار کنند. اختلاف سنی کودکان نیز از جمله عواملی است که موجب تفاوت گذاشتن بین فرزندان یک خانواده میشود. برای مثال، هنگامیکه فرزند کوچک درک نمیکند که چرا فرزند بزرگ اجازه دارد شبها دیرتر بخوابد و یا با دوستانش بیرون برود، پدر و مادر باید برای او توضیح دهند که ”بچههای بزرگتر به روابط اجتماعی و استقلال بیشتری نیاز دارند و میتوانند چند ساعتی را با دوستانشان بگذرانند“، و یا هنگامی که فرزند کوچک خانواده گریه میکند و میگوید، ”این منصفانه نیست“ بهتر است پدر و مادر بکوشند با توضیح مطلب، موضوع را برای او روشن و شفاف سازند. برای مثال به او بگویند، ”انتظاراتی که خانواده از فرزند بزرگ خود دارد، با آن چه که از فرزند کوچکتر طلب میشود، بسیار متفاوت است. اگر فرزند بزرگ آزادی بیشتری دارد، در عوض در انجام برخی از کارها وظایف خانگی نیز به پدر و مادر کمک میکند.“

تولد نوزاد جدید نیز از جمله موقعیتهائی است که موجب تفاوت گذاشتن بین بچهها در خانواده میشود. پدر و مادر ممکن است چنان سرگرم آمادهسازی خود برای ورود نوزاد جدید باشند که نتوانند به بخشی از نیازهای سایر کودکانشان برسند، و همین امر موجب کاهش روابطشان با پدر و مادر شود. در این گونه شرایط والدین میتوانند به نوعی از کمکهای آنها در آمادهسازی وسایل نوزاد، اتاق او، لباسهای او و ... استفاده کنند و آنان را در انجام کارهای کودک سهیم و شریک سازند. بدون شک با این زمینهچینیها، آنها نیز برای ورود نوزاد روزشماری خواهند کرد. برای مثال، قبل از این که نوزاد به دنیا بیاید، از دیگر فرزندانشان بخواهند برای او اسمی زیبا و مناسب پیدا کنند و یا در انتخاب رنگ لباس نوزاد به آنها کمک کنند و یا عروسک و جغجغهای برای او بگیرند. حتی زمانی که نوزاد به دنیا میآید میتوانند در انجام کارهای او (شستن شیشهٔ شیر، آوردن لباس و ...) به مادر و پدر کمک کنند.

برخی از کودکان زمانی که شاهد تولد خواهر یا برادر جدیدی در خانوادهشان هستند، رفتارهای بچگانه از خود نشان میدهند. برای مثال، از پدر و مادر انتظار دارند که لباس به تن آنها کنند، یا به آنها غذا بدهند،... این رفتار آنها کاملاً طبیعی است و نباید موجب ناراحتی والدین شود. بهتر است پدر و مادر بکوشند با اختصاص دادن وقت اضافی به او، این خواسته و تقاضایش را برآورده کنند تا بهتدریج اوضاع مرتب شود . یکی از روشهائی که پدر و مادر میتوانند با استفاده از آن روابط فرزندانشان را تحکیم بخشند، آن است که بازیها و فعالیتهائی که برای تمام کودکان ـ در مراحل مختلف سنی ـ مناسب هستند، پیدا کنند. برای مثال، تمام کودکان خردسال، از بازی در پارک و زمینهای مخصوص بازی لذت میبرند و خوششان میآید. آنها هر یک متناسب با توانایی جسمی خود سرگرم یک نوع بازی (سرسره، الاکلنگ، تاب، توپ بازی، ...) میشوند. در خانه هم،انواع هنرها (نقاشی، رنگآمیزی، نواختن سازهای ساده و ...)، کاردستیها (سفالسازی، خمیربازی، ماکتسازی، کلاژ و ...) میتوانند اسباب و وسایل مورد علاقهٔ کودکان ـ با توانائیها، مهارتها و سلیقههای گوناگون ـ باشند.

اینگونه وسایل و ابزارها در عین آن که میتوانند بچهها را سرگرم نگه دارند، میتوانند مطالب زیاد و جالبی هم به آنها بیاموزند. اگر بازی و یا فعالیتی را انتخاب کردید که تنها برای فرزند بزرگترتان مناسب است، میتوانید در همان حال بازی و فعالیتی دیگر را که برای کوچکترها مناسب است، برای فرزند کوچکتان انتخاب کنید. همچنین میتوانید از فرزند بزرگتان بخواهید که به خواهر یا برادر کوچکتر از خود، در ساختن و درست کردن کاردستیاش کمک کند. بعضی وقتها کمکهای خواهر و برادر بزرگتر به فرزندان کوچکتر خانواده ارزش والاتری از یک آموزش صرف پیدا میکند و موجب رشد ویژگیهای برتر شخصیتی مثل (کمک کردن، همکاری کردن، همدلی کردن و ...) در کودکان میشود.

● هنگامی که بچهها با هم اختلاف پیدا میکنند...

بسیار طبیعی است که گاهی خواهرها و برادرها با هم اختلاف پیدا میکنند و به بگو و مگو و کشمکش میپردازند. روابط بین خواهر و برادرها در حقیقت آزمایشی است برای زمانی که کودکان سعی میکنند با دیگران ارتباط اجتماعی برقرار کنند و رفتارهای دوگانه خود را نسبت به آنها تحت کنترل در آورند. بچهها باید آزاد باشند که اختلافهایشان را خودشان حل و فصل کنند، تنها در مواردی که اختلاف آنها منجر به خشونت و بد رفتاری شود، بزرگترها باید دخالت کنند. هنگامی که بچهها با یکدیگر دعوا میکنند؛

▪ اگر دعوای آنها یک مشاجرهٔ عادی است، آن را نادیده بگیرید و اجازه دهید که آنها در کشاکش دعوا، تجربهای مهم بیاموزند.

▪ اگر دعوای آنها شدیدتر است، بهتر است به آنها کمک کنید تا مشکلشان را حل کنند. این کار را میتوانید در ۴ گام انجام دهید:

۱) از فرزندانتان بخواهید که هر کدام احساسها و نگرانیهای خود را بیان کنند.

۲) به هر یک از آنها فرصت کافی دهید تا حرف خودشان را با ملایمت و آرامش بزنند.

۳) از هر یک از آنها بخواهید که راه حل منطقی و عملی برای حل مشکلشان ارائه دهند.

۴) هر راه حل را جداگانه بررسی کنید و به اتفاق بچهها یک تصمیم مشترک بگیرید.

مطمئن باشید بعد از چند بار دعوا و کشمکش روش حل مسالمتآمیز مشکل را خواهند آموخت.

▪ اگر دعوای آنها خطرناک است، باید آن دو را از هم جدا کنید و هریک را به اتاقی بفرستید تا به یکدیگر صدمه نرسانند. پس از مدتی که شدت خشم و عصبانیت آنها فروکش کرد از آنها بخواهید که ناراحتی و دلخوری خود را به زبان آورند و مشکلشان را از طریق گفت و گو و صحبتآمیز حل کنند.

● آموزش رفتارهای خوب

پدرها و مادرها باید سعی کنند با انتخاب شیوهٔ صحیح فرزندپروری، راهی بیابند که هریک از کودکانشان احساس امنیت، محبوبیت و منحصر به فرد بودن کنند تا بتوانند حس همکاری، مشارکت و صمیمیت را در بین آنها پرورش دهند. روشهای تربیتی آنها باید گونهای باشد که خواهر و برادرها بتوانند در آینده حامی و عامل خوشبختی یکدیگر باشند. از جمله والدین میتوانند؛

▪ زمانی که فرزندانشان با یکدیگر تنها میمانند و با هم بازی میکنند، رفتارهای پسندیدهٔ آنها را تشویق نمایند، و هنگامی که بر سر موضوعی شروع به بدرفتاری با یکدیگر میکنند، طوری بین آنها قضاوت کنند که بین آنها اختلاف نیفتد.

▪ الگوی شایستهای برای فرزندانشان باشند زمانی که کودک مشاهده میکند که، پدر و مادرش با اعضاء فامیل، دوستان، همسایهها و ... رفتاری ملایم و صمیمی دارند، او نیز این رفتار آنها را الگو قرار میدهد.همچنین زمانی هم که میبیند والدینش با وجود آنکه با دوستشان اختلاف دارند، ولی سعی میکنند بدون درگیری و خشونت، مشکلشان را با یکدیگر حل کنند، یاد میگیرند که برای حل مشکل (مسئله) میتوان از روشهای آرامتر و مسالمتآمیز استفاده کرد.

▪ مهارتهای گفتگو کردن را، با کودکان تمرین کنند، بیان کلامی هیجانها و احساسها، رعایت نوبت، همدلی کردن، تشویق به صحبت کردن و استفاده از کلمات و واژگان برای بیان اختلاف سلیقهها و نظرات، از جمله روشها و فعالیتهائی است که کودکان را به برقرار کردن رابطهٔ کلامی با یکدیگر تشویق میکند. اگر دقت کنید، بیشتر کودکان هنگامی که با هم اختلاف پیدا میکنند، برای حل مشکلشان با هم درگیر نمیشوند، بلکه نزد بزرگسالی میآیند و از او کمک میخواهند که قضاوت کند. در چنین مواقعی بکوشید به نوعی مسئله را بین آنها حل کنید که هردو راضی باشند و سپس آنها را به انجام فعالیتی مشترک تشویق نمائید. برای مثال، هر دو را به دیدن فیلم کارتونی دعوت کنید، یا هر دو را با هم به پارک و زمین بازی ببرید.

▪ بر رفتارهای کودکانشان نظارت داشته باشند. والدین میتوانند، زمانی که بچهها با یکدیگر بازی میکنند، بدون این که مداخلهای در انجام بازیشان کنند، رفتارهای آنها را تحت نظر داشته باشند. این کار آنها را قادر میسازد که رفتارهای آنها را هنگامی که با هم تنها در خانه هستند، پیشبینی کنند.

▪ حس همدلی نسبت به دیگران را در آنها رشد و پرورش دهند. زمانی که کودکان بتوانند احساسهای دیگران (کوچک و یا بزرگ) را درست تشخیص دهند و درک کنند، قادرند بدون این که موجب ناراحتی دیگری شوند، با همدیگر بازی کنند. برای این کار پدر و مادر میتوانند پرسشهائی دربارهٔ احساسهای مختلف مردم از آنها بپرسند و بهتدریج سعی کنند تا آنها را با این گونه مسائل آشنا نمایند. برای مثال از کودکشان بپرسند، ”به نظر تو اگر برادرت بازی را ببازد، چه احساسی خواهد داشت؟“، یا ”اگر خواهرت از پله بیفتد، چه احساسی خواهد داشت؟“

▪ کودکان را تشویق به رفتارهای منصفانه در بازی کنند. پدر و مادر باید بکوشند نسبت به رفتارها و عکسالعملهای خود در حضور کودکان هوشیار باشند. قضاوتهای منصفانه و از روی عدالت والدین به کودکان یاد میدهد که به یکدیگر زور نگویند و عدالت را همواره مدنظر داشته باشند.

▪ زمانی که آنها بیکار میمانند، حوصلهشان سر میرود و شروع به بدرفتاری با یکدیگر میکنند کودکان را همواره سرگرم نگه دارند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد