همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

زندگی مدرن شادابی را از مردم گرفته است

بی نشاطی در چگونگی زندگی افراد جامعه امروز ایران به قدری محسوس است که مسئولان هم از این روند احساس نارضایتی کرده و نگرانی خود را ابراز نموده اند .بی نشاطی که می تواند دلایل مختلف سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و حتی آب و هوایی داشته باشد . دکترسیما فردوسی استاد دانشگاه و روانشناس معتقد است دربسیاری ازمواقع وقتی مردم در یک منطقه با بی هدفی و یا معضل عدم دستیابی به هدف مواجهه می شوند . آن جامعه به صورت نا خود آگاه دچار بی نشاطی و افسردگی گروهی می شود .
نه تنها کارشناسان بلکه مسئولان هم معتقد هستند که جامعه ای که ما هم اکنون در آن زندگی می کنیم . جامعه ای بی نشاط است و مردم آن طور که باید نه از تعطیلات لذت می برند و نه در اعیاد شاد هستند . شما دلیل این بی نشاطی در جامعه را چگونه ارزیابی می کنید . این بی نشاطی در جامعه را همه احساس می کنند ،از جمله خود من که می تواند دلایل متعددی داشته باشد . اما دراولین نگاه من بی نشاطی را در خانواده جستجو می کنم . به نظر می رسد که خانواده ها با تغییر روش در زنگی خود آن شادابی را از بین برده اند و اگر ما با بی نشاطی در جامعه مواجهه هستیم یکی از دلایل عمده آن خانواده است . خانواده به عنوان کوچکترین عضو هر جامعه می تواند اولین عامل باشد . همانطور که می دانید فرم و مدل زندگی و رفتار در جامعه نیز تغییر یافته است . حال اگر بخواهیم این افسردگی و بی نشاطی را درخانواده ها جستجو کنیم به زنان در خانواده ها می رسیم که زنان نقطه اصلی و مرکز تمام رفتارها در خانواده ها هستند .
پس به طور کلی شما زنان را عامل افسردگی در کل جامعه می دانید ؟و معتقدید که ریشه افسردگی بی نشاطی در جامعه را از زنان جستجو کنیم
 یک زن بی نشاط و غیر شاداب نمی تواند در فعالیتهای زندگی بخوبی عمل کند و با فرزندان و همسر خود ارتباط مناسب داشته باشد. فرزندان تحت تأثیر این حالات روحی مادر تفکر منفی پیدا خواهند کرد و نظام فکری آنها مبتنی بر بدبینی رشد می یابد. معتقدم شروع بسیاری از اختلافات خانوادگی و جدایی ها از ناراحتی و بی نشاطی و شاید هم  افسردگی زنان و دختران باشد. افسردگی ابعاد گوناگونی  دارد و در طرز تفکر افراد به جهات مختلف اثر می گذارد. ممکن است بسیاری از رفتارها از فرد سر بزند اما احساس نکنیم که ناشی ازهمین حالات است. اما بازهم نمی توان تنها زنان را عامل این بی نشاطی در جامعه دانست . این مبحث بسیار گسترده است و عوامل دیگری هم دارد . مانند اینکه مردم به اهدافی که در نظر داشته اند نرسیده باشند .

هدف جمعی یا هدف فردی ؟ معمولا اهداف جمعی می تواند اهداف سیاسی باشد ؟ هر دواین اهداف ممکن است و شما درست گفتید یک هدف جمعی می تواند هدفی سیاسی و اجتماعی باشد . اما من اصلا نمی خواهم در این رابطه صحبت کنم . نکته ای را که من معتقدم باید بدان پرداخت خانواده است و این اصولی ترین راه است.اما باید در اینجا عنوان کنم که در بسیاری از جوامع دیده شده در صورتی که افراد نتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند دچار افسردگی می شوند این اهداف می تواند جمعی باشد و هم فردی . حال باید در جامعه خود جستجو کنیم ببینم که افراد به کدام هدف جمعی یا فردی خود نرسیده اند به نظر می رسد که شیوه زندگی های امروزی نقش مهمی در این بی نشاطی دارد
آیا می توان این شیوه را تغییر داد ؟ ایراد این شیوه زندگی در چیست ؟روش زندگی به اصطلاح مدرن امروزی بدترین و مهم ترین عاملی است که شادابی را از جامعه گرفته است . شاهدیم که افراد چگونه خود را با درگیر کردن به کار و روزمرگی ها کرده اند و با این روش به دید و بازدید یا همان صله رحم نمی پردازند . بازدید و مصاحبت با دوستان و اقوام مهمترین اقدامی است که افراد را شاد می کند و این شادی در اجتماع هم تاثیر دارد
به زعم بسیاری از افراد صله رحم را نمی توان آنگونه که شایسته است انجام داد و شرایط اقتصادی این اجازه را به افراد نمی دهد . چه خوب است که در همین جا عنوان کنم که مردم بیایند و نحوه صله رحم و دید وبازدید را تغییر دهند . چرا ماایرانی ها در مرحله اول پذیرایی را در نظر می گیریم . روشها را باید تغییر داد . باید مراسم دید و بازدید را سبک و بی تکلف بر پا کرد تا بتوانیم بیشتر اقوام را ببینیم و شادی را به خانواده باز گردانیم .
شرایط اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی تا چه اندازه می تواند در این عدم شادابی و بی نشاطی دخیل باشد ؟سالها پیش شاید زمان کودکی و نوجوانی ما این مسئله مطرح می شد که شادی و نشاط هیچ ربطی به وضعیت اقتصادی مناسب ندارد و یا بهتر بگویم ربطی به پولدار بودن و یا نبودن ندارد .آدمها می توانند شاد باشند و در شادی خود دیگران را هم شریک کنند . اگر حسد و فخر فروشی رااز خود دور کنند می توانند حتی دیگران را در یک بشقاب غذای خود شریک کنند و به راحتی لبخند را بر روی لبان خود بنشانند . قدیمی ها همواره اینگونه فکر می کردند و با این تفکر خود را به دیگران نزدیک می کردند.لازمه شادی و شاد بودن چیزی نیست جز مثبت اندیشی و جست وجوی خوبی ها و زیبایی ها. انسان با نگرش منفی به دنیا چیزی جز روحیه ای افسرده، چهر ه ای غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد و این نگرش منفی، تخریب گر جامعه است. در جامعه غم زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی ماند. به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان ها است در نهایت من توصیه می کنم مردم قدری در رویه زندگیی خود تغییر ایجاد نمایند . بی احترامی ها تبدیل به احترام شود . مردم کوچه و بازار را غریبه محسوب نکنیم .
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و همچنان با جامعه بدون نشاط روبرو باشیم . باید منتظر چه پیامدهایی بود ؟به نظر من هم اکنون تاثیرات خود را در زندگی افراد گذاشته است پیامدهای فقدان یا کمبود شادی در جامعه می تواند باعث افزایش اعتیاد به انواع مواد مخدر و اقسام جرایم و ناهنجاریهای اجتماعی باشد، ولی در کنار آن وجود شادی در جامعه باعث افزایش امید به زندگی است.شاد کردن و شاد بودن جامعه موجب پیشرفت و توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز خواهد شد . مسئولان هم باید در این رابطه تمام سعی خود را به کار گیرند تا برای مردم ایجاد فضاهای سالم برای شادی کنند و در این رابطه به  شادی های ملی و اعیاد ملی و مذهبی هم باید بیشتر پرداخته شود

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد